كارگران به نقطه صفر فقر بازگشتند

 

سایت هم میهن در تهران: این روزها داستان اقتصاد با روزهای قبل از انتخابات فرق كرده است؛ یعنی اگر تا همین چند وقت پیش دولتی‌ها وعده‌های رنگی می‌دادند اما حالا كارگران بازهم بازگشته‌اند به همان نقطه صفر فقر. این روزها داستان اقتصاد با روزهای قبل از انتخابات فرق كرده است؛ یعنی اگر تا همین چند وقت پیش دولتی‌ها وعده‌های رنگی می‌دادند اما حالا كارگران بازهم بازگشته‌اند به همان نقطه صفر فقر. این گزارش گوشه كوچكی از این ادعا را نشان می‌دهد. بخوانیدش!

موسی خیلی خوش اخلاق نیست، اما تمامی همكاران وی در روزنامه او را دوست دارند. مخصوصاً وقتی كه بازی‌های لیگ برتر فوتبال برگزار می‌شود، به دلیل آن‌كه هنوز مثل جوان‌ترها حرص می‌خورد و پای تلویزیون بالا و پایین می‌پرد، خیلی مورد توجه و علاقه جوان‌ترهاست.

 

بیست سال است كه در روزنامه‌ای كه به كارگران تعلق دارد، رانندگی می‌كند. ساعت 7 بعدازظهر به روزنامه می‌رسد و یك راست سری به آبدارخانه می‌زند. بعد از آن پاتوق وی یا صفحه‌بندی است یا تحریریه و بحث همیشگی هم بحث قرمز و آبی است. البته این روزها موسی از همیشه خوشحال‌تر است. روزهای آخر كار وی است و قرار است كه پس از بیست سال، نهایتاً او هم مثل سایر مردم بتواند شب‌ها راحت بخوابد. كار موسی ساعت 7 عصر آغاز می‌شود و تا 5 صبح طول می‌كشد. صفحات روزنامه را به چاپخانه می‌برد و از آنجا هم روزنامه‌هایی را كه قرار است بین كارخانه‌های جاده قدیم و مخصوص تهران – كرج توزیع شود را به دست مشتركان می‌رساند.

***

چند روزی است كه موسی بازنشسته شده است و دل بچه‌های تحریریه و سایر بخش‌های روزنامه برای او تنگ شده است. البته با وجود اینكه جای موسی بین بچه‌ها خالی است، اما همه خوشحالند از این كه به هر حال موسی هم توانست در روزگاری كه دهه هفتم عمرش را سپری می‌كند، كمی استراحت كند. یكی از بچه‌ها هم حسرتی به حال موسی می‌خورد و می‌گوید: "ما كه این همه كار كردیم و حقوق‌مان همیشه كمتر از 400 تومان است، خوش به‌حال موسی كه حداقل امسال حقوق بازنشسته‌ها را زیاد كردند و از ما كه كار می‌كنیم، بیشتر می‌گیرد".

***

موسی به روزنامه آمده اما مثل دورانی نیست كه شب تا صبح كار می‌كرد، عصبانی است و حال و روز خوشی ندارد. از بچه‌ها راهنمایی می‌خواهد تا شكایتی تنظیم كنند، شكایتی از اینكه حقوق بازنشستگی او به اندازه حداقل حقوق كارگران تعیین شده است؛ 263 هزار تومان.

با این پول چگونه می‌شود در مقابل فرزندان، عروس‌ها، دامادها و نوه‌هایی كه به خانه می‌آیند، شرمنده نبود؟ موسی سوال می‌كند، اما هیچ‌كدام از بچه‌ها نمی‌توانند سوال وی را جواب دهند. یكی از همكاران از وی می‌پرسد كه مگر حداقل حقوق بازنشستگان 420 هزار تومان تعیین نشد؟ موسی جوابی ندارد، چون حرف‌هایی كه وزیر رفاه و سایر مسوولان تامین اجتماعی می‌زدند، با واقعیتی كه الان در برابر چشمانش قرار دارد، از زمین تا آسمان با هم متفاوتند.

موسی به راه می‌افتد تا از تامین اجتماعی شكایت كند، اما خودش هم چندان به نتیجه امیدوار نیست. می‌گویند كه حقوق خیلی از بازنشستگان، قبل از انتخابات زیاد شد و الان دارد كم می‌شود.